
هادی محمدی – وضعیت مذاکرات هستهای پیچیده و مبهم است و تحلیل گران برای ارزیابی وضعیت یا ترسیم چشمانداز مذاکرات به مشکل برخوردهاند. درواقع 80روز از آخرین باری که علی باقری مذاکره کننده ارشد ایران در مذاکرات احیای برجام از وین به تهران آمد، می گذرد و در این مدت هم بازگشتی در کار نبوده است. این روزها فضای سردی بر مذاکرات هسته ای حاکم شده و اگرچه طرفین مدعی هستند توافق میان ایران و 1+4 نهایی و تمام شده و همچنان انتقال پیام ها میان تهران و واشنگتن با واسطه گری اتحادیه اروپا در جریان است اما خبرهای ضد و نقیض و گمانه زنی های رسانه ای امید چندانی به موفقیت مذاکراتی که تا سه ماه قبل بسیار در دسترس به نظر می رسید، ندارند. در نوشته پیش رو سعی می کنم مرور سریعی بر حرف های دو طرف و مشکلات احتمالی باقی مانده که مانع از توافق وین شده است، داشته باشم.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دیدگاه شما | 1 نظر
پرونده
چند روز دیگر با پایان امتحانات دانشآموزان و دانشجویان، سفرهای تابستانی شروع میشود، شاید اصلا همین الان درحال برنامهریزی برای سفرتان باشید؛ کجا؟ کی؟ چندروز؟ با چی؟ تا حالا به «چطور» سفر کردن هم فکر کردهاید؟ شاید بگویید این چه سوال بیجایی است! چطور سفر کردن را که همهمان بلدیم. تازه اینروزها فضای مجازی پر است از بلاگرهایی که ته گردشگری و تفریح را درآوردهاند و آدم میتواند از روی دست آنها کپی کند. چندهفته پیش یکی از همین بلاگرها چندتایی عکس از خودش منتشر کرد که بهانه نوشتن این پرونده شد. خانم بلاگر در عکسهایش لمیده روی سکویی و تکیه داده به پنجرهای در یک موزه، گلایه کردهبود که چرا مسئولان موزه به او اجازه ندادهاند با خیال راحت روی رف پنجره چوبی قدیمی بنشیند و چرا برای تکیه دادن به دیوار آینهکاریشده باید با آنها بحث کند. نمونههای مشابه این رفتار «طلبکارانه» یا طبق برداشتی سهلگیرانهتر، «غیرمسئولانه» با میراث تاریخی کم نیستند؛ نشانهاش یادگاریهای روی تختجمشید، شعارنویسی روی گنبد آبانبار تاریخی در یزد، چسباندن آگهیهای تبلیغاتی روی بناهای تاریخی آذربایجان و... . چندسال پیش یک گروه دوچرخهسوار با دوچرخههایشان از بزرگترین کاروانسرای خاورمیانه در قزوین بالا رفتند. یکبار خبر آمد که شستوشوی دیگ نذری و رها کردن آب آن باعث تخریب یک خانه تاریخی در یزد شد. دوسال پیش، بلاگری با ورود به یک سایت باستانی در سیستان، بقایای اسکلتی را مثل پازل کنار هم چید و با آنها سلفی گرفت و بلاگر دیگری در طبیعت، تور رنگپاشی برگزار کرد. به اینها اضافه کنید پروژههای تلویزیونی، سینمایی و نمایش خانگی را که سالهاست پای ثابت روند آسیب زدن به میراث تاریخی شدهاند. خب ما دربرابر همه این بیمهریها کاری از دستمان برنمیآید اما دستکم میتوانیم گردشگر آگاهتری باشیم. «دلارام کاردار» کارشناس مرمت آثار تاریخی و کارشناسارشد نسخهشناسی، به ما میگوید در مواجهه با آثار و ابنیه تاریخی باید چطور رفتار کنیم.
چرا نباید از آثار و ابنیه تاریخی عکاسی کنیم؟
نور و گرمای حاصل از فلش دوربین روی مواد آلی تأثیر میگذارد. مواد آلی حاوی کربن هستند و زنجیرههای پلیمریشان درنتیجه نور و گرما آسیب میبیند. خب خیلی از اشیای موجود در موزه مثل کاغذها جزو مواد آلی هستند و برای همین عکاسی از آنها در درازمدت اثر مخرب دارد.
عکاسی، چه با فلش و چه بدون آن، میتواند امنیت موزه را بهخطر بیندازد. عکسها، بدون آنکه قصدی درکار باشد، محل نگهداری آثار ارزشمند، راههای ورود و خروج و محل قرارگیری دوربینهای مداربسته را مشخص میکنند. بهعلاوه افراد دارای سوءنیت خودشان میتوانند شخصا از زوایای مختلف موزه عکاسی و بعد از آنها برای سرقت استفاده کنند، به همین دلیل موزه هم مثل مناطق نظامی برای حفظ امنیت عکاسی را ممنوع میکند.
اشیای موجود در گالریها و موزهها کپیرایت دارند و عکاسی از آنها حق نشر و تکثیرشان را بهخطر میاندازد. برای مثال میشود از یک تابلوی نقاشی عکس باکیفیتی گرفت و پرینت تقلبی آن را بهجای اصل اثر جا زد یا از روی عکس اثر، چیزی مشابه آن خلق کرد. همچنین میشود بهکمک عکاسی، مولاژ آثاری مثل سفالها، ظروف شیشهای و... را ساخت.
فلش دوربین، حواس دیگر بازدیدکنندگان را پرت میکند و فضای شخصیشان در ارتباط با محیط را از آنها میگیرد. صدای شاتر دوربین هم عامل حواسپرتی دیگری است اما بد نیست بدانید که ممنوعیت عکاسی صرفا به موزهها محدود نمیشود. عکس گرفتن از ابنیه تاریخی، بهدلایل گفتهشده میتواند در درازمدت بر آنها هم اثر مخرب داشته باشد.
عکاسی از آثار تاریخی، میتواند دیگر بازدیدکنندهها را از تماشای حضوری آنها بینیاز کند. البته در دوران کرونا خیلی از موزههای بزرگ مثل «لوور» و «خانهموزه فریدا کالو» از بخش اقتصادی کار صرفنظر کردند و تورهای آنلاین رایگان ترتیب دادند اما خب این موضوع به سیاستهای مدیریتی موزهها بستگی دارد. از آنجاییکه در کشور ما استقبال از موزهها خیلی کم است، عکاسی از آنها میتواند همان تعداد اندک بازدیدکننده را هم از حضور در موزه بینیاز کند.
چرا نباید آثار و ابنیه تاریخی را لمس کنیم؟
پوست دست ما حتی اگر کاملا شسته و ضدعفونی شدهباشد، قدری چربی دارد و این چربی بهعنوان ماده مخرب به سطح آثار و ابنیه منتقل میشود که برای ازبین بردنش باید حتما از حلال استفاده کرد و هربار استفاده از حلال به ساختار، بافت و بخش داخلی اثر آسیب میزند. برای همین است که مرمتگرها موقع کار با آثار تاریخی، دستکش جراحی میپوشند تا عرق و چربی دستشان به این آثار آسیب نرساند. یادتان هست چندوقت پیش یکی از دولتمردان، کاسهای تاریخی را بدون دستکش توی دستش گرفت و کارش در رسانهها حسابی سروصدا بهپا کرد؟
لمس کردن آثار و ابنیه بهدلیل اصطکاکی که بهوجود میآورد، اثر تخریبی دارد چون غشایی را که سطح آنها را پوشانده است، ازبین میبرد. سطح ابنیه تاریخی را یک لایه گردوغبار پوشانده که بهعنوان محافظ عمل میکند و اجازه نمیدهد لایههای زیرین اثر آسیب ببینند.
در آثار موزهای مثل نقاشیها هم وضع به همین ترتیب است. یک تابلوی نقاشی رنگروغن را درنظر بگیرید. روی این تابلوها معمولا در آخر کار، یک لایه «ورنی» زده میشود که گردوخاک محیط را به خود جذب میکند و به اینترتیب لایه زیرین که رنگهای تابلوست، درامان میماند. حالا اگر ما با تماس دستمان این گردوغبار را پاک کنیم، رنگ اصلی درمعرض خطر پوستهپوسته شدن و ریختن قرار میگیرد.
چرا نباید از ابنیه تاریخی بالا برویم؟
بناهای تاریخی عمر بسیار طولانی دارند و در گذر زمان دچار فرسایش شدهاند. ممکن است پی آنها یا تزیینات سطحشان سست شدهباشد و یک تلنگر کوچک باعث شود که آسیب جدی ببینند. بنابراین تکیه دادن به دیواره یک بنا برای عکس گرفتن، بالارفتن از سقف خانهای قدیمی و کارهایی شبیه اینها حتی اگر بهطور رسمی و علنی ممنوع نشدهباشد، ممنوع است.
بنایی که خودش را زیر باد و باران و آفتاب حفظ کرده، بسیار آسیبپذیر است. تلنگر کوچکی مثل استفاده از ابزار نوکتیز برای یادگاری نوشتن روی آن شاید به فروپاشی بنا منجر نشود اما همینکه باعث خدشهدار شدن گچ آن یا افتادن یک کاشی و آجر شود، آسیب جبرانناپذیری بهشمار میرود.
شاید بگویید پس اینوسط مرمتگرها چه کارهاند؟ در بحث آثار تاریخی، حفاظت از مرمت بسیار مهمتر است. ما باید آثار را همانطور که هستند، حفظ کنیم چون مرمت با آسیب همراه است. تعجب کردید؟ خب بنا سالها پیش با ملاط بومآورد زمان و منطقه خودش ساخته شده است و ما در مرمت، از ملاط زمان خودمان استفاده میکنیم که عمدتا هم شیمیایی هستند. این ناهماهنگی بین ماده اضافهشده و مصالح اصلی، باعث کوتاه شدن عمر اثر میشود.
تکیه دادن به ابنیه تاریخی و بالارفتن از آنها برای خود بازدیدکنندهها هم خطرآفرین است. بنایی که چند صد سال عمر دارد و درمعرض فرسایش بوده، حتی اگر ظاهرا سرپا باشد، آسیبهای درونی دارد که ممکن است باعث سقوط شود.
چرا نباید به بناهای تاریخی هجوم ببریم؟
ابنیه تاریخی مثل آدمهای مسنی هستند که در زندگی مسیری طولانی را طی کرده و آنقدر بالاوپایین دیدهاند که حالا حسابی خستهاند و میخواهند آرامش داشته باشند. مادربزرگ شما حوصله دارد یکروز تمام میزبان همه بچهها و نوهها باشد، با همه سروصداها و بریز و بپاشهایشان؟ خب البته از این دیدار خوشحال میشود ولی روند عادی زندگیاش بههم میخورد و خستهترش میکند. آثار و ابنیه تاریخی هم خستگی سال های طولانی را با خود دارند و رفتارهای ما به آنها شوک وارد میکند.
هجوم جمعیت که درنتیجه آن تعداد نفس کشیدنها و بالطبع رطوبت محیط را افزایش میدهد و با سروصدای زیاد همراه است، به ابنیه تاریخی آسیب میرساند. رطوبت، حرارت، نور زیاد و سروصدا شوکهایی هستند که در طولانیمدت اثر مخرب دارند.
هجوم جمعیت باعث میشود بازدیدکنندگان به یکدیگر و به دیوارهها و تزیینات بنا برخورد کنند و به پی آن فشار بیاید. بنابراین حتی اگر در بازدیدهایتان به قانونی برنخوردید که وادارتان کند گروهگروه به بنا وارد شوید، خودتان این نکته را رعایت کنید. در موزهها هم هجوم جمعیت، خطر برخورد به استندهای نگهدارنده آثار را پیش میآورد.
حافظان حواسجمع میراثمان باشیم
پروژههای نمایشی و بلاگرهای گردشگری چطور به آثار و ابنیه تاریخی آسیب میزنند و ما چه میتوانیم بکنیم؟
حالا که از بناها و آثار تاریخی عکاسی نمیکنیم، روی آنها یادگاری نمینویسیم، بهشان تکیه نمیدهیم، فتحشان نمیکنیم و با سروصدا و شلوغی بهشان شوک وارد نمیکنیم، نقشمان را در حفاظت از آنها ایفا کردهایم؟ البته که رعایت این ملاحظات، خوب و ضروری است اما کافی نیست. میراث ما، این پیران سرد و گرم چشیده روزگار که تاریخ، هویت و فرهنگمان را در دلشان نگه داشتهاند، بیش از اینها به مراقبت نیاز دارند. بهویژه آن که بهنظر میرسد عدهای، عامدانه یا ناآگاهانه کمر به نابودی آنها بستهاند. درست است که وقتی از آثار و ابنیه تاریخی حرف زده میشود، پای نهادهای دولتی مرتبط به میان میآید که مشخصا وظیفه دارند آنها را حفاظت و مرمت کنند اما اگر این نهادها کارشان را بهدرستی انجام ندهند، تکلیف چیست؟ اگر حافظان قانونی میراث ما در جلب توجه عمومی به اهمیت آن، ناکارآمد باشند و اگر با متعرضان به این میراث برخورد درست و بازدارنده نداشته باشند، ما حافظان معنوی، کار خودمان را انجام خواهیم داد. چطور؟
کارزار حفاظت از تاریخ و فرهنگ
چندسالی است رسم نامبارک اجاره دادن اماکن تاریخی به پروژههای نمایشی در کشور ما جاافتاده و قربانی هم کم نداشته است؛ اواخر دهه 80 یک سریال تلویزیونی پربیننده در جریان فیلمبرداری، به دو نقشبرجسته تختجمشید، آسیب زد؛ عمارت «مستوفیالممالک» که در اواخر دهه 90 ، لوکیشن یک سریال تلویزیونی بود، بهراحتی تغییر رنگ داده و بخشهایی از آن دستکاری شد و یک گروه فیلمبرداری، لوستر نفیسی را در کاخ نیاوران شکست. چندوقت پیش هم یک پروژه سینمایی شروع به ساختوساز در باغ «عفیفآباد» شیراز کرد، اینبار اما کارزاری برای توقف این پروژه راه افتاد. شیرازیها که تعرض به عفیفآباد ثبت ملیشده را تاب نیاوردند، اعتراضشان را خطاب به وزارت میراث فرهنگی و استاندار فارس اعلام و مردم از سراسر کشور پای این اعتراض را امضا کردند. مدتی بعد خبر رسید که کارگردان اثر تعهد داده است که سازهها را به مکان دیگری منتقل کند به رغم آنکه پیشتر ادعا شدهبود ساختوساز در محوطه باغ با مجوزهای رسمی انجام شدهاست. بنابراین حتی اگر نهاد و سازمانی بهسودای کسب درآمد، چوب حراج به میراث ملی بزند، ما میتوانیم مقابلش بایستیم یا دستکم تلاشمان را بکنیم. در همه کشور های دنیا، استفاده از ابنیه تاریخی بهعنوان لوکیشن آثار نمایشی پذیرفته نیست و نیاز به فیلمبرداری در مکانی قدیمی با شبیهسازی و دکور زدن برآورده میشود.
تذکر به مروجان فرهنگ غلط سفر
بهنظر میرسد الگوی غلط سفر رفتن، چیزی که در این پرونده سعی در اصلاحش داشتیم، اینروزها درحال فراگیر شدن است؛ بعضی از بلاگرهای گردشگری با عکسهای خوشرنگولعاب و روایتهای جذاب از سفرهایشان نقش زیادی در شکل دادن و دوام این الگو ایفا میکنند. ما خیلی وقتها مقصد، وسیله و رفتارمان در سفر را از آنها الگوبرداری میکنیم چون راهِ رفته، تضمینشده است و ریسک کمتری دارد غافل از اینکه فرهنگ اینستاگرامی سفر کردن خیلیوقتها خودش منبع خطر است. بالاتر نمونههایی از رفتارهای آسیبرسان آنها را برشمردیم اما قضیه همیشه به روشنیِ نابود کردن بقایای یک اسکلت تاریخی نیست که بتوانیم اشتباه بودنش را بهسادگی تشخیص بدهیم.بسیاری از بلاگرهای بیاعتنا به فرهنگ بومی، هنجارهای خودشان را در پوشش و سبک زندگی به مقصد تحمیل میکنند؛ از ساکنان بومی بهویژه کودکان عکاسی و فیلمبرداری میکنند و با انتشار عکس و فیلم آنها به بهانههایی مثل آگاهیرسانی درباره شرایط زندگیشان، آبرو و حریم خصوصی آنها را به خطر میاندازند. خیلی از بلاگرهای گردشگر مدنظر ما از آنجایی که غالبا آموزشی در زمینه گردشگری ندیدهاند، رفتارهای نادرستی را که در این پرونده برشمردیم، مرتکب میشوند و از آن جایی که به واسطه تعداد زیاد دنبالکنندگانشان، صاحب پایگاه و جایگاهی اجتماعی قلمداد میشوند، به عادیسازی مواجهه طلبکارانه با آثار و ابنیه تاریخی دامن میزنند. کمترین کار، دنبال نکردن افرادی است که در آنها رفتارهای آسیبرسان را تشخیص میدهیم و در گامی مسئولانهتر میتوانیم اشتباهاتشان را محترمانه به آنها گوشزد کنیم.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دیدگاه شما | 1 نظر

خراسانیها و مردم مشهد که در چند ماه گذشته از نتایج تیم شهرخودرو ناامید شده بودند حالا با حسرت به جدول لیگ نگاه میکنند. جدولی که به دست یحیی گل محمدی و البته با امضای سیامک نعمتی خالی از نام نماینده خراسان شد و مردم خراسان رضوی را حسرت به دل گذاشت. در روز پایانی از هفته بیست و نهم لیگ برتر فوتبال ۳ دیدار همزمان از ساعت ۲۰ شب گذشته برگزار شد که در یکی از حساسترین دیدارها تیم پرسپولیس در ورزشگاه آزادی میزبان تیم ته جدولی شهر خودروی مشهد بود که در پایان این بازی، قرمزپوشان پایتخت موفق شدند با پیروزی ۲ بر یک مقابل شهر خودرو سند سقوط تنها نماینده مشهد در لیگ برتر را امضا کنند تا به این ترتیب شاگردان سید داوود سیدعباسی به رغم بازی خوب در این دیدار با ۱۶ امتیاز و ایستادن در انتهای جدول به همراه فجرسپاسی شیراز به لیگ دسته اول سقوط کنند. شهرخودرو در چند بازی اخیر بهتر ظاهر شده بود و متاسفانه این روند مثبت کمی دیر آغاز شد و نتوانست این تیم را از سقوط نجات دهد. در این بازی در ابتدا علی نعمتی در دقیقه ۲۳ و روی ارسال رامین رضاییان گل نخست قرمزها را زد تا نیمه اول با همین نتیجه به اتمام برسد. در نیمه دوم بازیکنان شهر خودرو که چیزی برای از دست دادن نداشتند موفق شدند توسط محمد ابراهیم رضازاده در دقیقه ۵۴ گل تساوی را در آزادی وارد دروازه حامد لک کنند، اما این پایان کار نبود چرا که سیامک نعمتی در دقیقه ۵۹ گل دوم و برتری پرسپولیس را به ثمر رساند تا شاگردان یحیی گلمحمدی ۵۷ امتیازی شوند و با توجه به باخت سپاهان مقابل فولاد دوباره به جایگاه دوم برگردند.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

اواخر سال 1400 و پیش از تصویب قطعی بلیت 45 هزار تومانی سینما، در همین صفحه نوشتیم که این نرخ باعث حذف بیشتر سینما از سبد کالاهای فرهنگی مخاطبان خواهد شد. لاجرم آن چه قابل پیشبینی بود، اتفاق افتاد و اکران 1401 در حالی آغاز شد که بهای بلیت سینما از همان روز نخست، 50 درصد بالا رفت و این تغییر از همان روز اول، روی شمار تماشاگران تأثیر گذاشت. با این که ترکیب خوبی شامل دو فیلم کمدی پرفروش، بهترین فیلم جشنواره فجر و دو فیلم اکشن و پلیسی خوشساخت برای اکران نوروز معرفی شد، اما استقبال علاقه مندان سینما به حدی پایین بود که تعجب همگان را برانگیخت. کاهش چشمگیر میزان تماشاگران، با وجود افزایش بهای بلیت، روی فروش فیلمها هم تأثیر گذاشت، تا جایی که فیلمهای اکران 1401 با وجود نمایش در زمان طلایی نوروز، از فیلمهای پاییزی 1400 کمتر فروختند!
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
محوری
قهرمانی استقلالتهران از سه هفته مانده به پایان لیگ بیستویکم قطعی شد و حالا آنها در آستانه ثبت چند رکورد هیجانانگیز مانند کمترین گل خورده، شکست ناپذیر بودن در طول یک فصل و. .. هستند. درباره جشن قهرمانی هم گفته شده که اگر سقوط پدیده قطعی شود (این مطلب قبل از مشخصشدن نتیجه این بازی نوشته شده است)، این مراسم با حضور تماشاگران این تیم در روز دوشنبه برگزار خواهد شد، در غیر این صورت ورزشگاه آزادی در روز پنجشنبه میزبان طرفداران تیم آبیپوش پایتخت میشود. در خصوص قهرمانی تیم استقلالتهران در لیگبرتر امسال، تبیینها و تحلیلهای متعددی از منظر فنی و روانی ارائه شده است. در این مطلب بررسی خواهیم کرد چه درسهایی از عملکرد یک ساله این تیم میتوان گرفت و در زندگی به آنها برای موفقشدن عمل کرد.
برنامه، برنامه و برنامه
شاید اگر بتوانیم به گذشته برگردیم و از آن چه در ذهن «فرهاد مجیدی» در آن مقطع میگذشت باخبر شویم، احتمالا یک چیز از همه پر رنگتر است؛ برنامه و نقشه راه. شاید خیلی از تصمیمهایی که ما در زندگی خود میگیریم، خیلی از برنامههایی که قصد داریم در مدت مشخصی انجام دهیم و هدفهایی که دوست داریم به آنها برسیم، تنها به این دلیل شکست میخورند که هیچ برنامه و نقشه راهی برای آنها تصور نکردهایم. درست مانند یک سفر که شما برای تمام اجزای آن، از زمان حرکت تا برنامههای تفریحی و اسکان و مانند اینها برنامهریزی میکنید و چنین سفری قطعا لذتبخشتر خواهد بود. فرهاد مجیدی با خریدهای هوشمندانه در ابتدای فصل، اعتماد به بازیکنان جوانی مثل امیرحسین حسینزاده و. .. نشان داد که این قهرمانی با برنامهریزی محقق شده است.
حرکت به سمت خواستهها براساس داشتهها
ممکن است ما برنامهریزی داشته باشیم ولی شکست بخوریم. این جاست که باید توجه کنیم آیا هدف و برنامهای که طراحی کردیم، متناسب با توانمندیهای ما بوده یا خیر؟ در تیم فرهاد مجیدی تغییرات متعددی رخ داد. یکی از ایرادهای فنی که بارها به این تیم وارد میشد، زیبا بازی نکردن بود. اما فرهاد مجیدی بین بازی زیبا و امتیاز گرفتن، دومی را انتخاب کرد چراکه احتمالا شرایط را برای این که بخواهد هم به بازی زیبا و هم امتیازگیری توجه داشته باشد، مناسب ندیده است. اشتباهی که در طرف مقابل در تیم سپاهان و محرم نویدکیا به وضوح دیده شد که امتیازات زیادی را در عین بازی زیبا از دست داد. باور به این که محدودیتهایی در ما وجود دارد که اجازه نمیدهد عملکرد عالی در روال زندگی داشته باشیم، هیچگاه نشانه ضعف نیست و بر عکس بیانگر هوشمندی در یافتن مناسبترین مسیر برای پیشبرد اهداف است.
مشورت با خردمندان، بیتوجهی به مغرضان
نکته مهم دیگر این که «مجیدی» در این راه به نقشه و هدف خود ایمان داشته و در کنار بهرهگیری از نظرات ارزشمند دستیاران و افراد قابل اعتماد، ذهن خود را از تمامی هجمهها و انتقادات گاه مغرضانه دور نگه داشته است. یکی از بزرگترین معضلات ما در زندگی هم میتواند همین باشد که نظرات و انتقادات دیگران خیلی روی تصمیمها و اقدامات ما اثر سوء داشته باشد. برای حل چنین معضلی باید ابتدا در خصوص برنامهای که برای هدف خود طرحریزی کردهایم، به قطعیت و ایمان کامل برسیم. یعنی علاوه بر این که مبتنی بر توانمندیها و داشتهها طراحی نقشه راه داشته باشیم، ذهنیت خود را به این باور برسانیم که برای من، رسیدن به این هدف اولویت زیادی دارد، آن قدر که منفیبافی دیگران نمیتواند خللی در انگیزه من ایجاد کند. برای درک این مسئله، بد نیست سری به نظرات بعضی کارشناسان و پیش کسوتان این تیم در روزهای پایانی فصل گذشته بزنید.
تمرکز و ناامید نشدن
در سالهای قبل که تیم رقیب یکه تازی میکرد، استقلال در بزنگاههای مهم قافیه را به رقیب واگذار میکرد و نتیجهاش هم از دستدادن قهرمانی بود اما ناامیدی باعث نشد که این تیم دست از تلاش بردارد. همچنین امسال مجموعه استقلال بنا را بر تثبیت آرامش گذاشتند. مدیرعامل و اعضای هیئت مدیره کار خودشان را انجام میدادند و تمرکز فرهاد مجیدی و کادر او صرفا معطوف به درون زمین و رقابتها بود. یکی از مهمترین عوامل ناکامی افراد در رسیدن به خواستهها، نداشتن نظم و درهم ریختگی اوضاع آنهاست. زمانی موفقیت در دسترس است که در یک مجموعه، هر عضو به درستی در جای خود قرار گرفته باشد و هر کس در راستای مسئولیت خود در سیستم ایفای نقش کند.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اختصاصی خراسان
سید خلیل سجادپور- جوانی که در یک جنایت تکان دهنده، واحد آپارتمانی را به همراه سه عضو یک خانواده به آتش کشیده بود، در حالی سپیده دم روز گذشته در زندان مرکزی مشهد به دار مجازات آویخته شد که رقص شعله های مرگ در کابوس آتش نیز به پایان رسید.
به گزارش اختصاصی خراسان، حدود ساعت 3:30 بامداد بیست و سوم اسفند سال 95 بود که اهالی بولوار سازمان آب با مشاهده دود غلیظ و شعله های آتش که از یک ساختمان آپارتمانی در خیابان شهید اسفندیانی 12 زبانه می کشید، هراسان از خانه هایشان بیرون دویدند. مردی از پشت پنجره ساختمان شعله ور، وحشت زده دستانش را تکان می داد و از رهگذران و اهالی محل کمک می خواست اما کسی صدایش را نمی شنید. ماجرا هر لحظه وحشتناک تر می شد که ناگهان انفجاری مهیب رخ داد و مرد 44 ساله در برابر دیدگان شاهدان عینی به درون کوچه پرت شد. جیغ و فریادها، سکوت صبحگاهی را شکسته بود و شعله های آتش از پنجره بیرون می زد. دقایقی بعد در حالی امدادگران آتش نشانی به محل رسیدند که دیگر همه چیز خاکستر شده بود. مرد 44 ساله که بر اثر سوختگی و سقوط از ارتفاع، توان حرکت نداشت بلافاصله با کمک امدادگران به بیمارستان امام رضا(ع) انتقال یافت و تلاش کادر درمان برای نجات وی از مرگ آغاز شد.
از سوی دیگر زمانی که نیروهای آتش نشانی وارد واحد آپارتمانی شدند ناگهان اجساد مادر و دختری مقابل چشمان شان قرار گرفت که بر اثر سوختگی و استنشاق دودهای سمی ناشی از آتش سوزی خفه شده بودند. بنابرگزارش خراسان، با انتقال اجساد مادر 40 ساله و دختر 7 ساله اش به پزشکی قانونی، تحقیقات قضایی توسط قاضی علی اکبر احمدی نژاد (بازپرس ویژه قتل عمد در زمان وقوع حادثه) ادامه یافت. در بررسی های میدانی مقام قضایی، ظرف پلاستیکی آغشته به بنزین و یک عدد فندک کشف شد که کنار در واحد آپارتمانی افتاده بود. با لو رفتن آتش سوزی عمدی که به جنایتی هولناک انجامید، بی درنگ قاضی وقت شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد عازم بیمارستان شد و به تحقیق از مرد 44 ساله پرداخت چرا که طبق نظر پزشکان اوضاع جسمی او وخیم بود و احتمال داشت با مرگ این مرد، برخی از اسرار این جنایت پشت پرده باقی بماند. مرد مصدوم در میان اظهاراتش به ماجراهایی اشاره کرد که سرنخ مهم این پرونده جنایی شد. او گفت: از مدتی قبل توسط فردی ناشناس تهدید می شدم به گونه ای که یک بار روی خودروام اسید پاشیدند و یک بار هم خودرو را از مقابل منزلم ربودند که در چند خیابان بالاتر رها کردند و ...
گزارش خراسان حاکی است: در حالی که تحقیقات میدانی به روز بعد کشید، گروه ویژه ای از کارآگاهان پلیس آگاهی به سرپرستی کارآگاه سلطانیان (افسر پرونده) و با راهنمایی های سرهنگ غلامی ثانی(رئیس وقت اداره جنایی آگاهی)، دامنه بررسی های تخصصی را به موضوعات اجتماعی و اخلاقی گسترش دادند.کنکاش های غیرمحسوس کارآگاهان ریشه این آتش بازی مرگبار را به برخی مسائل عاطفی و مالی گره زد. به همین دلیل در میان سه مظنونی که با اعضای خانواده مقتولان ارتباط داشتند، نقش جوان 27 ساله ای به نام «شهاب» پررنگ تر شد چرا که او همکار «س» (زن 40 ساله) در یک شرکت دولتی بود و با آن زن روابط مالی نیز داشت.
از سوی دیگر هم مرد 44 ساله (مصدوم) مدعی شد که فرد ناشناس از تلفن عمومی با وی تماس گرفته و ادعا کرده است که همسرت سبب همه این حوادث است! به همین دلیل من با همسرم اختلاف پیدا کردم. این درحالی بود که همسرم نیز به من سوء ظن داشت و این مسائل به بروز اختلافات بین ما دامن می زد.
براساس این گزارش، با مشخص شدن ردپای «شهاب» در زندگی شاهرخ و همسرش، بلافاصله گروه عملیاتی کارآگاهان با نظارت مستقیم سرهنگ حمیدرضا رزمخواه (رئیس پلیس وقت آگاهی خراسان رضوی) وارد عمل شدند و با کسب مجوزهای قضایی، این جوان 27 ساله را در منطقه نخریسی مشهد به دام انداختند. با انتقال وی به مقر انتظامی، تحقیقات با شیوه فنی در حضور مقام قضایی ادامه یافت تا این که «شهاب» وقتی انکارهایش را بی فایده دید و در برابر اسناد و شواهد محکم قرار گرفت به ناچار لب به اعتراف گشود و راز این جنایت وحشتناک را فاش کرد. او گفت: ما با یکدیگر همکار بودیم. «س» خیلی از زندگی مشترک خود ناراحت بود و مدام با من درد دل می کرد.من هم که یک جوان مجرد بودم و نمی توانستم برخی از مشکلات خانوادگی را درک کنم، کینه عجیبی از شوهر «س» به دل گرفتم و از او متنفر شدم! «شاهرخ» (مصدوم) یک منزل مجردی داشت که بیشتر اوقات به آن جا می رفت. من هم یک روز خودرواش را از مقابل همان منزل مجردی به سرقت بردم و چند کوچه بالاتر رها کردم تا شاید به خودش بیاید. از سوی دیگر هم تحت تاثیر عواطف احساسی قرار گرفته بودم تا این که روز قبل از حادثه آتش سوزی «س» (همسر شاهرخ) به من گفت: چون به همسرم مشکوک هستم که با یک زن دیگر ارتباط دارد،همواره نگرانم که امشب شوهر آن زن غریبه به منزل ما بیاید و همسرم را کتک بزند! متهم این پرونده ادامه داد: به همین دلیل «س» از من خواست تا اطراف منزل آن ها کشیک بدهم و من فقط به این دلیل در آن ساعت بامداد به خیابان اسفندیانی 12 رفتم اما با دیدن دودهای غلیظ از آن جا فرار کردم و به خانه خودم در اسفندیانی 4 رفتم.
براساس گزارش خراسان، در ادامه بازجویی ها، کارآگاهان به بازرسی منزل «شهاب» پرداختند و با کشف مقداری طلا و سکه دریافتند که فاکتور سکه و طلاها به نام «س» (مقتوله) است. از طرف دیگر بررسی های بیشتر نشان داد که او طلاها را به سرقت برده و اختلافات مالی نیز با همکارش (مقتوله) دارد که به اختلاف آن ها برای ضمانت تسهیلات بانکی برمی گشت بدین گونه که متهم از پرداخت اقساط وام بانکی خودداری می کرد که زن 40 ساله آن را ضمانت کرده بود. بالاخره پس از 24 ساعت بازجویی های تخصصی در نهایت«شهاب» به آتش زدن منزل شاهرخ اقرار کرد و گفت: ظرف بنزینی را که از قبل به آن واحد ساختمانی برده بودم ،در آن ساعت بامداد برداشتم و از زیر در داخل منزل آن ها ریختم، فقط می خواستم در واحد آپارتمانی را آتش بزنم ولی ناگهان شعله ها زبانه کشید و همه منزل آتش گرفت. من هم که ترسیده بودم از آن جا فرار کردم.
گزارش اختصاصی خراسان از مراحل دادرسی این پرونده جنایی حاکی است، هنوز تحقیقات تکمیلی در این حادثه هولناک ادامه داشت که تلاش های کادر درمان برای نجات شاهرخ (مصدوم حادثه) به نتیجه نرسید و او هم بر اثر عوارض ناشی از صدمات وارده جان سپرد. با مرگ وی، تنها بازمانده این خانواده پسری نوجوان بود که شب قبل از وقوع جنایت به سفر کاروان راهیان نور رفته بود.
به همین دلیل پرونده مذکور از اهمیت ویژه ای برخوردار شد و پس از انجام بازسازی صحنه جنایت و تکمیل تحقیقات به شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی ارسال شد. «شهاب» (جوان 27 ساله) در جلسات دادگاه که به ریاست قاضی مجتبی علیزاده (رئیس وقت شعبه پنجم دادگاه) برگزار شد، تلاش کرد باز هم با داستان سرایی های دیگر اظهارات قبلی خود را انکار کند اما وقتی در برابر سوالات تخصصی مقام قضایی قرار گرفت به تناقض گویی پرداخت و در نهایت هم ارتکاب قتل سه عضو یک خانواده را پذیرفت. بنابراین گزارش، قضات باتجربه دادگاه نیز پس از بررسی دقیق محتویات پرونده و اعترافات متهم در مراحل دادرسی رای به 3 بار قصاص نفس دادند که این رای در دیوان عالی کشور نیز مهر تایید خورد و پرونده برای اجرای حکم به دادسرای عمومی و انقلاب مشهد بازگشت.
گزارش خراسان حاکی است: پس از طی مراحل قانونی و فراهم شدن تشریفات و مقدمات اجرای حکم که با صدور دستوری از سوی معاون دادستان مرکز خراسان رضوی صورت گرفت، «شهاب» که اکنون جوانی 32 ساله بود سپیده دم روز گذشته در زندان مرکزی مشهد پای چوبه دار رفت و با نظارت و حضور قاضی با تجربه اجرای احکام و دیگر مسئولان ذی ربط، در حالی به مجازات رسید که رقص شعله های مرگ در کابوس آتش نیز پایان یافت تا قصه تلخ دیگری برای «عبرت آموزی» از این ماجرای وحشتناک در اذهان باقی بماند.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
یادداشت روز
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

مصطفی عبدالهی – دیگر اغماض با مالکان ساختمان های ناایمن در سراسر کشور پذیرفته نیست و باید فهرست سیاه اسامی آن ها منتشر شود تا دوباره شاهد تکرار فجایعی مانند پلاسکو و متروپل نباشیم.از دوم خرداد تا همین امروز که هشت روز از ریزش متروپل می گذرد، همزمان با بیرون کشیده شدن جنازه های جان باختگان از زیر آوار، هشدارهای متعددی به گوش می رسد که از وجود متروپل های دیگر در نقاط مختلف کشور حکایت دارد و اخطارهای فراوانی به مالکان آن ها داده شده است؛ از 129 ساختمان پرخطر تهران بگیرید تا 135 متروپل مشهد.
«مجتبی یوسفی» عضو کمیسیون عمران مجلس هم در این باره به خراسان می گوید: اگر می خواهیم جلوی اتفاقاتی مانند متروپل آبادان و عزادار شدن مردم را بگیریم، باید در کنار مجازات های بازدارنده با مقصران و برخورد با ترک فعل ها، فهرست این ساختمان های پرخطر به صورت شفاف به مردم اعلام شود. عضو مجمع نمایندگان استان خوزستان تصریح می کرد: با این کار، هم مردم، هم مالکان و هم بهره برداران از این ساختمان ها حساسیت بیشتری نشان خواهند داد و می توانیم از بروز حوادث مشابه پیشگیری کنیم.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

رژیم صهیونیستی، بی توجه به همه هشدارها درباره «راهپیمایی پرچم» شهرکنشینان را به مسجدالاقصی فرستاد تا با یورش آن ها صحن این مسجد بار دیگر شاهد تنش باشد. فلسطینیان نیز که برای دفاع از مسجد الاقصی تجمع کرده بودند همزمان با آغاز یورش و عربده کشی صهیونیستی، پرچم فلسطین را بر فراز باب العامود و تظاهراتکنندگان صهیونیست به هوا فرستادند. یک کواد کوپتر نیز پرچم فلسطین را بر فراز مسجد الاقصی به اهتزاز در آورد. با این حال، شهرکنشینان صهیونیست به رقص و پایکوبی در صحنهای مسجدالاقصی اقدام کردند. منابع محلی فلسطین اعلام کردند که قدس اشغالی و مناطق مختلف کرانه باختری دیشب به صحنه درگیری شدید فلسطینیان با اشغالگران اسرائیلی تبدیل شده بود. برخی تصاویر نشان می داد که صهیونیست ها در کنار مسجد قبه الصخره رو به فلسطینیان پرچم رژیم صهیونیستی را نشان می دهند و سعی دارند قیومیت و سیادت خود را بر این مکان تحمیل کنند .صهیونیست ها به دنبال تخریب ابنیه واقع بر کوه زیتون و بنای هیکل ( معبد سلیمان ) برای بار سوم هستند .رسانههای عبری زبان هم اعلام کردند علاوه بر آماده باش هزاران نیروی پلیس و ارتش صهیونیست در قدس به نظامیان صهیونیست در شمال و جنوب فلسطین اشغالی هم آماده باش داده شده است. برگزاری راهپیمایی پرچم، سبب شد گروههای مقاومت فلسطینی در حالت آمادهباش قرار گیرند و اشغالگران را به رویارویی تهدید کنند. گروههای فلسطینی در نوار غزه به رژیم اشغالگر درباره ارتکاب هرگونه حماقتی هشدار دادند و از این رژیم خواستند اجازه ندهد شهرکنشینان افراطی وارد حریم مسجد الاقصی شوند. گروههای مقاومت در نشست اضطراری خود در غزه تأکید کردند که این برنامه مانند یک بشکه باروت خواهد بود که تمام منطقه را منفجر خواهد کرد و به آتش خواهد کشید.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دیدگاه شما | 1 نظر

اگر فیلمهای «ارتفاع پست»، «ملک سلیمان»، «مریم مقدس» و «محمد رسول ا...(ص)» را دیده باشید، حتماً هنرش به چشمتان آمده است؛ هنر طراحی صحنه و لباس این فیلمها که بارها بابتشان تشویق شده است. از جمله، در نوزدهمین جشنواره فیلم فجر که سیمرغ بلورین بهترین طراحی صحنه و لباس را برای فیلم «مریم مقدس» از آن خود کرد. البته هنر استاد عبدالحمید قدیریان تنها به طراحی لباس و صحنه ختم نمیشود و تابلوهای نقاشیاش، سرآغاز سیراب شدن از چشمه هنر دینی و انقلابی است. این هنرمند برجسته که فروردین امسال، عنوان چهره سال هنر انقلاب را از آن خود کرد، این روزها با «آسمان حسین» در نگارخانه رضوان، مهمان مشهدیهاست. از جمله آثار حاضر در این نمایشگاه میتوان به تابلوهای «همپای نور»، «محفل» و «پر کن پیاله» اشاره کرد. به مناسبت حضور استاد عبدالحمید قدیریان در مشهد، با ایشان درباره هنر دینی و انقلابی گفتوگو کردهایم.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تصاویری از پوستر و نمایی از فیلم «عنکبوت مقدس» منتشر شد که به خاطر توهین به امام رضا(ع) خشم کاربران را به همراه داشت. در نمایی از این فیلم و همچنین پوستر تازه منتشر شده آن نام فیلم یعنی عنکبوت مقدس روی تصویر مشهد با مرکزیت حرم مطهر امام رضا(ع) نمایش داده می شود و این حس را به مخاطب القا می کند که گویی در حال تماشای یک تار عنکبوت بزرگ است. فعالان فرهنگی و رسانهای در واکنش به این اتفاق و اهانت این فیلم به ساحت مقدس حضرت رضا(ع) که عزیزترین داشته و باور مردم ایران و شیعیان است، اعتراض خود را نشان دادند. آذری جهرمی وزیر پیشین ارتباطات هم با انتشار تصویری از حرم حضرت رضا(ع) و نوشتن مصرعی از شعر محمد حسین ملکیان به این اتفاق واکنش نشان داد. دانیال معمار سردبیر همشهری در توئیتی نوشت: «از دادن جایزه به امیرابراهیمی خوشحال هستید؟ ضد دینی بودن فیلم «عنکبوت مقدس» به کنار، با ضد ایرانی بودنش چطور کنار آمدید... .» سیدمهدی دزفولی فعال رسانه ای نیز نوشت: «فیلم عنکبوت مقدس متاسفانه فیلمی کاملا ضد ایرانی و ضد اسلامی هست و توجیه کننده احساسی برای تحریم های بیشتر ایران. متاسفانه ایرانیانی که از این دست اقدامات حمایت یا در این کارها مشارکت می کنند، تسهیل کننده فشار بیشتر بر مردم و کشور هستند.» همچنین تبریک محمدعلی ابطحی به بازیگر این فیلم برای گرفتن جایزه کن با واکنش تند برخی کاربران مواجه شد. حامد عسگری از چهرههای فرهنگی با انتشار یک استوری نوشت: «امام رضا(ع) مهربانتر از این حرفاست که برشما غضب بگیرد، من هم فحش و توهینی نمیکنم. مهربانترین آقای جهان را خیلی ارزان فروختید.» کاربر دیگری با اشاره به تحریف های جدی در روایت ماجرای قتل های موسوم به قتل های عنکبوتی سعید حنایی این فیلم را تلاشی برای ارتباط دادن مذهب بااین قتل ها و فاقد ارزش استنادی و حتی سینمایی دانست.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دیدگاه شما | 1 نظر

بانک مرکزی حد مجاز فعالیت مورد انتظار حساب های بانکی در بازه یک ساله برای افراد بازنشسته را 2 میلیارد تومان، مستمری بگیر یک میلیارد تومان، بیکار 500 میلیون تومان و اشخاص حقوقی غیرفعال مالیاتی را 500 میلیون تومان اعلام کرد. طبق اظهارات مدیر اداره مبارزه با پولشویی بانک مرکزی از این پس حساب افراد فاقد شغل که تراکنش حساب های آن ها بیش از سقف تعیین شده باشد رصد و مسدود می شود. این اقدام می تواند گام دیگری برای جلوگیری از سوء استفاده از حساب های اجاره ای به شمار بیاید که در سال های اخیر، ضمن استفاده از فرایند های پولشویی، فرار مالیاتی آن ها به بیش از 100 هزار میلیارد تومان رسیده است.
طبق دستورالعمل بانک مرکزی، حد مجاز سطح فعالیت مورد انتظار برای شخص حقیقی فاقد شغل یا شخص حقوقی غیر فعال به شرح جدول است.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

ناصر رعیت نواز- این روزها با گرانی محصولاتی رو به رو می شویم که تا چند روز پیش گران شدن آن تکذیب شده بود. اتفاقی که باعث شده افکار عمومی به تکذیبیه هایی که برای گران شدن هم داده می شود، بسیار بدبین باشد. به طور مثال در روزهای پایانی هفته گذشته اعلام شد که تعرفه خدمات پستی تا 110 درصد افزایش پیدا کرده است و این موضوع با واکنش مهدی سالم، مدیر روابط عمومی وزارت ارتباطات همراه شد و او با درج توئیتی افزایش چند برابری تعرفه را تکذیب و وزیر ارتباطات هم در ویدئویی که ایرنا منتشر کرد، برای اداره پست ضرب الاجل ۲۴ ساعته گذاشت تا مبالغ بیشتر گرفته شده از مردم به آن ها بازگردد.» اما بسیاری نوشتند که استعلام از برخی دفاتر پستی نشان میدهد این افزایش، بسته به نوع سرویس تا سقف ۱۱۰درصد هنوز پابرجاست و بعد هم وزیر ارتباطات در صفحه اینستاگرامش نوشت: «طبق مصوبه کمیسیون تنظیم مقررات ارتباطات قرار بر این شد که برای خدمات پایه پستی، عادی و سفارشی، تعرفه برای مردم عادی 20 درصد افزایش پیدا کند، این رقم برای حقوقیها و دولتیها افزایش 50 درصدی خواهد بود، همچنین برای خدمات غیر پایه پستی مانند پست ویژه و پیشتاز، تعرفه مطابق حداکثر سقف تورم که حدود 40 درصد است افزایش مییابد.» اما نگاهی به تایید و تکذیب گرانی ها در همین چند ماه اخیر به خوبی نشان می دهد که انگار برخی مسئولان توان مدیریت افکار عمومی را ندارند و با تصمیم های آنی خود که در برخی موارد خیلی زود مجبور به تکذیب تکذیبیه خود می شوند تنها به آشفته شدن بازار کمک و زمینه سوء استفاده برای سوء استفاده کننده ها را فراهم می کنند. در ادامه چند مصداق دیگر از این تایید و تکذیب ها و نتیجه آن بر افکار عمومی و جامعه را نوشته ایم.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

گروه حرف مردم/ شیوه پاسخ گویی برخی دستگاه های دولتی امان مردم را بریده است به خصوص سامانه الکترونیک دولت، به جای این که باعث سهولت امور ارباب رجوع شود، در بعضی از ادارات مصداق آواز دهل شنیدن از دور خوش است قرار گرفته است! یکی از متقاضیان نصب علمک گاز شهری در این خصوص دل پرخونی از شرکت گاز دارد، او می گوید شاید با بیش از چندین بار مراجعه حضوری فقط موفق به دریافت یک شماره پرونده شده است. گویا یک شماره پرونده به او داده شده و در هر نوبت مراجعه به او گفته شده تشریف ببرید پیامک می آید. اگر نیامد از طریق سامانه پیگیری کنید. او می گوید ای کاش به جای یک بار، صد بار می گفتند حضوری بیا و برو! زیرا هر نوبت پس از کلی معطلی یک پاسخ تکراری از طریق سامانه دریافت می کنم و تا به حال که بیش از سه ماه گذشته است هنوز در نقطه صفر قرار دارم. به نظرم نقش سامانه در شرکت گاز این است که آقایان همان پاسخ جزئی را که قبلا می دادند هم ندهند او مدعی بود که وضعیت پاسخ گویی از طریق سامانه به جز معطلی، چیز دیگری نیست. وی شماره پرونده اش را به خبرنگار ما داد و گفت این شما و این هم سامانه پاسخ گوی شرکت گاز! خبرنگار ما هم با جرئت وارد کار شد ولی تلاش او به جایی نرسید و از طریق سامانه پاسخی درخصوص آن شماره پرونده نگرفت، شماره دیگری را امتحان کرد و متاسفانه به جایی نرسید!
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دیدگاه شما | 1 نظر













.jpg)
